بعد از بیست سال برای اولین بار

ساخت وبلاگ
چند روزی می شود که میخواهم بیایم و دکمه ی پست جدید را فشار دهم و یک پست جدید بنویسم ، از روزهایی که می گذرد . توی اینترنت دنبال مصرعی از شعر مولانا می گردم که موتور سرچ با نا امیدی می گوید "یافت می نشود " و مرا یاد این صفحه ی خاموش بی دردسر می اندازد . این جا همه خوابند ، خوبی در جمع بودن برایم ، هم بعد از بیست سال برای اولین بار...
ما را در سایت بعد از بیست سال برای اولین بار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0badazuof بازدید : 115 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 15:09

چشمانم را توی تاریکی باز نگه می دارم تا بیشتر بیدار بمانم تا بتوانم بیشتر فکر کنم به اتفاق هایی که بی دلیل می افتند . سه دختر الجزایری حالا توی یکی از اتاق های خانه دانشجویی مان خوابیده اند حتما حالا خواب فرانسه و پاریس را می بینند یا شاید خواب ایران و دریای انزلی را شاید حالا کسی از پشت مه الود خو بعد از بیست سال برای اولین بار...
ما را در سایت بعد از بیست سال برای اولین بار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0badazuof بازدید : 100 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 15:09

روزهای آخر اردیبهشت بود . هوا رو به گرمی می رفت . در خیابانی پر از چنار ، ایستاده بودم تا کسی عبور کند که بتواند مرا به ابتدای خیابان شرقی سوم برساند ، جعبه ایی پر از کاغذ های رزومه و مجله و مقاله ، سبدی پر از کتاب و چهره ایی آشفته و خسته ، ایستاده بودم تا شاید کسی بتواند این ها را از دستم بگیرد و م بعد از بیست سال برای اولین بار...
ما را در سایت بعد از بیست سال برای اولین بار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0badazuof بازدید : 116 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 15:09